خانه » بر اساس نوع سند » آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور » رای وحدت رویه شماره 672 مورخ 1383/10/01 هیات عمومی دیوان عالی کشور
روزنامه رسمی شماره 17460 - 1383/11/12
بسمه تعالی
محضر مبارک حضرت آیتالله مفید دامت برکاته
ریاست معظم دیوان عالی کشور
با احترام، به عرض عالی میرساند: به دلالت گزارش مورخ 1382/6/10 آقای رئیس محترم شعبه سوم دادگاههای عمومی شهرستان الشتر از استان لرستان که تحت شماره 4166/ و/ح مورخ 1382/6/25 در اداره وحدت رویه و نشر مذاکرات دیوان عالی کشور به ثبت رسیده است، از شعب چهارم وپنجم دادگاههای تجدیدنظر استان مرقوم، طی دادنامههای 82/207 و81/1346 در استنباط از مواد 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 1310/12/26 آراء مختلف صادرگردیده است، که جریان امرجهت اتخاذ تصمیم قانونی به شرح ذیل گزارش میگردد:
الف) در تاریخ 1381/10/3 آقای علی عباس یوسفوند به استناد یک فقره فروشنامه عادی مورخ 1367/1/19 به طرفیت بایع، آقای علی نصرت یوسفوند به خواسته و تحویل دویست متر مربع زمین اقامه دعوی نموده است که به شماره 81/93 ثبت و جهت رسیدگی به شعبه سوم دادگاه عمومی شهرستان الشتر ارجاع گردیده وشعبه مرجوعالیه به موجب دادنامه شماره 81/3/460 مورخ 1381/12/5 که عیناً منعکس میگردد به شرح ذیل اتخاذ تصمیم نموده است:
«درخصوص دادخواست آقای علی عباس یوسفوند فرزند شیخ عباس به طرفیت آقای علی نصرت یوسفوند فرزند ملامیرزا به خواسته خلع ید و تحویل دویست مترمربع زمین جای ساختمان واقع در الشتر- پشت سپاه پاسداران مقوم به ششصدهزار تومان و هزینه دادرسی طبق قولنامه عادی مورخ 1367/1/19 با عنایت به اینکه به موجب مادتین 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 1310/12/26 ثبت کلیه اسناد و معاملات راجع به عین یا منافع املاکی که قبلاً در دفتر املاک ثبت شده اجباری است و نیز درنقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتراسنادرسمی موجود بوده ثبت کلیه اسناد وعقود و معاملات راجع به عین یا منافع اموال غیر منقول که در دفتر املاک ثبت نشده را الزامی دانسته و در مانحنفیه خواهان صرفاً به یک فقره سند عادی مورخ 1367/1/19 استناد نمودهاند وبراین اساس دعوی خواهان به لحاظ عدم رعایت تشریفات ثبت، صرفنظر از صحت و یا سقم آن، در حال حاضر قابلیت استماع نداشته مستنداً به مواد22، 47 و 48 قانون ثبت و ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر واعلام میگردد…» با اعتراض خواهان پرونده درشعبه چهارم دادگاه تجدید نظر استان طی پرونده کلاسه 82/4/66 به شرح ذیل به صدور دادنامه 82/207 مورخ 1382/2/30 منتهی گردیده است:
«« درخصوص تجدید نظرخواهی آقای علی عباس یوسفوند به طرفیت آقای علی نصرت یوسفوند نسبت به دادنامه 81/3/460 - 1381/12/5 صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی شهرستان الشتر که به موجب آن درخصوص دادخواست تجدیدنظرخواه به خواسته خلع ید و تحویل مساحت دویست مترمربع زمین ساختمانی به شرح و کیفیت مذکور در دادنامه تجدید نظرخواسته به جهت عدم ثبت معامله قرار عدم استماع دعوی صادر گردیده، با توجه به اصل صحت معاملات و لزوم قراردادنامه موضوع ماده 10 قانون مدنی که قراردادهای خصوصی بین افراد را درصورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ و معتبردانسته و اینکه انعقاد قرارداد بیع فی مابین طرفین براساس قرارداد عادی تنظیمی مورد تردید و تکذیب قرار نگرفته به موجب ماده 362 قانون مدنی از آثار بیع صحیح این است که بایع را به تحویل و تسلیم مبیع ملزم مینماید و عدم رعایت مواد47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک که به جهت رعایت تشریفات صوری معامله میباشد نمیتواند به اراده طرفین که مبنی برانجام معامله بوده خللی وارد نماید فلذا قرار عدم استماع دعوی به جهت عدم ثبت معامله خلاف انصاف و عدالت قضایی است بنابراین با پذیرش اعتراض تجدید نظرخواه و بهاستناد ماده 353 قان ون آیین دادرسی مدنی رای تجدید نظرخواسته نقض و پرونده جهت رسیدگی ماهوی به دادگاه بدوی صادرکننده رای منقوض اعاده میگردد…»»
ب) به دلالت پرونده کلاسه 81/5/1308 شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان آقایان رحمت، احمد و نعمت حسنوند در تاریخ 1380/8/21 به استناد یک فقره قرارداد عادی مورخ 1372/9/22 به طرفیت چهارنفر به اسامی آقایان علیعباس، چراغعلی، کرمعلی والقاض شهرت همگی حسنوند به خواسته خلع ید از مبذر یک صدمن تبریز زمین کشاورزی از اراضی پلاک 103 طالب بیگ علیا مقوّم به سی میلیون ریال اقامه دعوی نموده است که پس از ثبت به شعبه سوم دادگاه عمومی الشتر ارجاع و به موجب دادنامه 81/3/315 - 1381/9/14به ترتیب ذیل اتخاذ تصمیم شده است:
«« درخصوص دادخواست آقایان: 1- رحمت 2- احمد 3- نعمت… فرزندان مرحوم حسن… به طرفیت آقایان: 1- علیعباس 2- القاض 3- چراغعلی 4- کرمعلی فرزندان روشن علی… به خواسته خلع ید ازمبذر یک صد من زمین کشاورزی… نظر به اینکه به موجب مادتین 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 1310/12/26 ثبت کلیه اسناد و معاملات راجع به عین یا منافع املاکی که قبلاً در دفتر املاک ثبت شده اجباری است و نیز در نقاطی که اداره ثبت اسناد و املاک و دفاتر رسمی موجود بوده ثبت کلیه عقود و معاملات راجع به عین یا منافع اموال غیرمنقول که در دفتر املاک ثبت نشده را الزامی دانسته و در مانحنفیه خواهانها صرفاً به یک فقره سند عادی مورخ 1372/9/22 استناد نمودهاند و براین اساس دعوی خواهانها به لحاظ عدم رعایت تشریفات ثبتی صرفنظر از صحت و یا سقم آن در حال حاضر قابلیت استماع نداشته مستنداً به مواد 22، 46، 47 و 48 قانون ثبت و ماده 2 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم استماع دعوی صادر واعلام میگردد…»» که در اثر تجدید نظرخواهی وکیل خواهانها پرونده درشعبه پنجم دادگاه تجدید نظراستان مطرح و طی دادنامه 81/1346 به شرح ذیل مورد تایید واقع گردیده است:
«« در خصوص اعتراض واصله به وکالت از طرف خواهانها: 1- احمد 2- رحمت 3- نعمت شهرت همگی حسنوند… نسبت به دادنامه شماره 81/315 درپرونده کلاسه 80/266 صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی الشتر با توجه به اینکه اعتراض موجه و مستدلّی که موجب فسخ دادنامه شود از ناحیه تجدیدنظرخواه دراین مرحله از رسیدگی به عمل نیامده و در رسیدگی بدوی نیز مقررات قانونی رعایت شده، اعتراض تجدید نظرخواهان به نظر دادگاه غیروارد تشخیص و دادگاه به استناد ماده 358 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد اعتراض تجدیدنظرخواه دادنامه بدوی را تایید مینماید، ضمناً تجدید نظرخواهان پس از اخذ سند رسمی میتوانند به تقاضای خلع ید اقدام قانونی نمایند …»».
به طوری که ملاحظه میفرمایند شعبه پنجم دادگاه تجدید نظراستان لرستان دعاوی خلع ید مستند به سند عادی را به حکم مواد 47 و 48 قانون ثبت غیرقابل استماع تشخیص و دادنامه بدوی را که براین اساس صادر گردیده است مورد تایید قرارداده، در حالی که شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر همین استان به شرحی که گذشت دادنامه صادره از دادگاه بدوی را که به لحاظ عدم ثبت مدعی به، غیرقابل استماع اعلام گردیده نقض نموده است. به این ترتیب در استنباط از مواد47 و48 قانون ثبت از شعب چهارم و پنجم دادگاههای تجدیدنظر استان لرستان به موجب دادنامه های 82/207 و 81/1346 آرای مختلفی صادرگردیده است. لذا به استناد ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری تقاضا مینماید موضوع جهت ایجاد وحدت رویه قضایی درهیات محترم دیوان عالی کشور مطرح شود.
معاون قضایی ریاست دیوان عالی کشور - حسینعلی نیّری
به تاریخ روز سه شنبه 1383/10/1 جلسه وحدت رویه قضایی هیات عمومی دیوان عالی کشور، به ریاست حضرت آیتالله مفید رئیس دیوانعالی کشور وبا حضور جناب آقای درّی نجفآبادی دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان روسا ومستشاران واعضاء معاون شعب حقوقی و کیفری دیوانعالی کشور، تشکیل گردید.
پس از طرح موضوع وقرائت گزارش و استماع بیانات جناب آقای درّی نجفآبادی دادستان محترم کل کشور مبنی بر: «… احتراماً؛ درخصوص پرونده وحدت رویه ردیف:83 /11 موضوع اختلاف نظربین شعب چهارم و پنجم دادگاههای تجدیدنظر استان لرستان دراستنباط از مواد 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک کشور، باتوجه به گزارش معاون محترم دیوان عالی کشور و ملاحظه سوابق امر، نظریه دادستان کل کشور به شرح ذیل اعلام میگردد:
1- براساس مندرجات دادنامه شماره 460- 1381/12/5 صادره از شعبه سوم دادگستری (محاکم عمومی) الشتر، دعوی خواهان علیه خوانده خلع ید و تحویل دویست متر زمین به استناد یک فقره قولنامه عادی مورخ 1367/1/19 بوده که دادگاه بدوی به لحاظ عدم رعایت تشریفات ثبت مستنداً به مواد 22، 47 و 48 قانون ثبت قرار عدم استماع دعوی خواهان را صادر مینماید و رای صادره طی دادنامه شماره 208 مورخ 1382/2/30 شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان بهاستناد اصل صحت در معاملات و لزوم قرارداد و اعتبار قرارداد خصوصی طبق ماده 10 قانون مدنی و با توجه به آثار تملیکی عقد بیع طبق ماده 362 قانون مذکور قرارصادره را نقض و جهت رسیدگی به مرجع بدوی اعاده میشود.
2- به شرح دادنامه شماره 315 مورخ 1381/9/14 شعبه سوم محاکم عمومی الشتر دعوی خواهانها علیه خواندگان به خواسته خلع ید از مبذر یک صد من زمین زراعی به استناد یک فقره سند عادی مورخ 1372/9/22 تنظیمی فی ما بین خواهانها و وراث مرحومه حاجیه سرور منظمی بوده که به استناد مستندات مرقوم دربند یک قرار عدم استماع دعوی خواهانها صادرمیگردد. رای صادره طی دادنامه شماره 1346 مورخ 1381/10/30 شعبه پنجم دادگاه تجدید نظراستان لرستان عیناً تایید گردیده است.
بنابراین مراتب ملاحظه میگردد که:
اولاً- به لحاظ عدم قطعیت رای صادره ازشعبه چهارم دادگاه تجدید نظراستان لرستان رای مذکور در تهافت با رای صادره از شعبه پنجم دادگاه فوقالاشعار نمیباشد تا قابلیت طرح موضوع درهیات محترم عمومی دیوان عالی کشور را داشته باشد.
ثانیاً - مستند احکام مذکور در قبال خواندگان بدوی واجد آثار یکسان نمیباشد زیرا مستند رای شعبه چهارم منتسب به خواندگان بوده و عقد موضوع آن به تصریح مواد 10، 9، 21، 220، 231 قانون مدنی فقط بین طرفین نافذ؛ لازمالاتباع و موثر بوده متعاملین و قائم مقام قانونی آنها ملتزم به آثار حقوقی سند و عقد مذکور میباشند ودرنتیجه الزام خواندگان به خلع ید و تحویل مورد معامله از آثار قانونی قرارداد مذکور و بلااشکال است.
در حالی که مستند دادنامه صادره از شعبه پنجم بین خواهانها و وراث مرحومه حاجیه سرورمنظمی تنظیم گردیده و ارتباطی به اشخاص ثالث ازجمله خواندگان دعوی ندارد زیرا تسری آثار عقد موضوع مستند مرقوم به اشخاص دیگر ملازم با رعایت تشریفات مقرر و نص قانون خواهد داشت.
بدین جهت مستند و مبانی استدلال احکام صادره مختلف و محکوم به هریک علیحده و دارای آثار جداگانه بوده که درنهایت صدور حکم مختلف درخصوص موارد مشابه با استنباط از قوانین محقق نمیباشد و هریک از احکام منطبق با قوانین استنادی تشخیص میگردد.
فارغ از بحث شکلی فوقالاشاره و با عنایت به اینکه:
موضوع بحث و اختلاف و تهافت آراء به این حیث برمیگردد که در هرصورت آیا استناد به اسناد عادی در محاکم و مراجع قضایی و اداری صحیح است یا طبق مواد47 و48 قانون ثبت استناد به اسناد غیر رسمی نیاز به اثبات جداگانه درمراجع قضایی و حقوقی و کارشناسی دارد و دو رای صادره از شعب تجدید نظر ازاین حیث با یکدیگر متهافت به نظر میرسند.
زیرا شعبه چهارم تجدید نظر از این حیث رای شعبه بدوی را مخدوش و اسناد عادی را طبق قانون و شرع دانسته، فلذا عدم ثبت معامله خلاف انصاف و عدالت قضایی است و شعبه پنجم تجدید نظر رای شعبه بدوی را از این حیث صحیح دانسته، لذا تعارض بین دو رای مذکور از این جهت روشن بوده و باید رفع گردد.
توضیحاً یادآور میشود با عنایت به حاکمیت قوانین آمره و اینکه قانون ثبت مانند قانون کار و قانون مالیاتها و قانون تجارت از قوانین آمره و حکومتی محسوب میشوند و برای برقراری نظم اجتماعی و تامین حقوق عامه و پرهیز از تنازع و تخاصم و هرج و مرج در اموال و املاک مردم و جامعه وضع شده است و جمهوریاسلامی نیز این قبیل قوانین را به طور کلی تنفیذ نموده و احیاناً در صورت نیاز اقدام به اصلاح و تکمیل و بازنگری نموده است.
لذا به نظر میرسد، باتوجه به مراتب فوق و اینکه ازجمله امور مسلّم این است که موجودیت حقوق افراد ملازمه با شناسایی آن از طرف شارع ذاتاً یا عنواناً دارد حق بدون استناد به مبانی قانونی وشرعی قابلیت تصوّر ندارد وبدین اعتبار اصالت صحت و لزوم در عقود و قراردادها و اسناد منوط به عدم مخالفت آنها با قوانین و نظم عمومی است که در این صورت و حتی در صورت ثبت اسناد مربوط به عقود وقراردادها طبق ماده 71 قانون ثبت فقط بین طرفین و قائم مقام قانونی آنها رسمیت و اعتبار دارد و برای تسرّی آثار قانونی معاملات از جمله معاملات راجع به اموال غیر منقول بهاشخاص ثالث علاوه بر ثبت سند مربوط به معاملات به شرح فوق به صراحت ماده 72 همان قانون معاملات مذکور هم باید در دفتر املاک به ثبت برسد که علاوه برتسرّی آثار آن به اشخاص ثالث دولت طبق ماده 22 و مقامات و مراجع قضایی و اداری طبق ملاک ماده 73 و مفهوم مخالف ماده 48 قانون فوقالاشعار مالکیت شخص و اسناد مربوطه را به رسمیت شناخته و به آن اعتبار میدهند و مستنکف از شناسایی سند مرقوم هم طبق ماده 73 قانون ثبت مستوجب کیفر و واجد مسئولیت قانونی است. بدیهی است لازمه برخورداری از این همه مزایای قانونی رعایت مواد 46 و 47 قانون ثبت میباشد والا هرچند عدم رعایت مقررات مرقوم موجب بطلان سند یا عقد و زوال آثار آن بین طرفین نمیباشد.
لیکن ترتیب آثار قانونی برآنها درقبال اشخاص ثالث و نیز مراجع قضایی و اداری طبق ماده 48 قانون ثبت مشروط به رعایت مقررات و اسناد رسمی است والا اعتبار قانونی نخواهد داشت.
و بدین لحاظ ترتیب آثار قانونی بر اصالت صحت و لزوم درعقود… منوط به عدم مخالفت آنها با قوانین آمره است.
بدون تردید مقررات ثبتی که از جمله قوانین آمره، حکومتی و مرتبط با نظم عمومی است و بدین اعتبار مقنن بعد از استقرار جمهوری اسلامی ایران قطع نظر از اعمال پارهای از اصلاحات کلیت جامعیت و حاکمیت آن مقررات را در مراجع قضایی، اجرایی، اعتباری و حکومتی مورد تنفیذ قرار داده و روابط حقوقی بین صاحبان حق و مراجع قانونی و اشخاص ثالث را جز درموارد نادر و از باب ضرورت براساس اسناد تنظیمی طبق قانون ثبت موردپذیرش و شناسایی قرارداده است تا تدبیر امور براساس نظم عمومی وانضباط اجتماعی جریان یافته و موجبات ازاله محل سوءاستفاده فراهمشده و منازعات احتمالی مبتنی بر آن مرتفع گردد.
بنابراین مراتب چون رای صادره توسط شعبه پنجم دادگاه تجدید نظر استان لرستان با لحاظ مراتب فوق و اینکه ثبتی بودن معاملات و اسناد مربوطه را در مقام اقامه دعوی علیه اشخاص ثالث را لازم دانسته موافق اصول و موازین تشخیص و مورد تایید است.» مشاوره نموده و به اتفاق آراء بدین شرح رای دادهاند:
ردیف:83/11 هیات عمومی
رای شماره: 672 - 1383/10/01
بسمه تعالی
رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور
از اموال غیرمنقول فرع بر مالکیت است بنابر این طرح دعوای از زمین قبل از احراز و اثبات مالکیت قابل استماع نیست. بنا به مراتب و با توجه به مواد46، 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک رای شعبه پنجم دادگاه تجدید نظر استان به نظر اکثریت اعضاء هیات عمومی دیوان عالی کشور که با این نظر انطباق دارد صحیح و قانونی تشخیص میشود.
این رای بر طبق ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری، درموارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازمالاتباع است.
عنوان | توضیح |
---|---|
تاریخ تصویب / صدور | ۱۳۸۳/۰۹/۳۰ |
تاریخ آخرین اصلاحیه | |
شماره ماده/رای/نظریه/نشست | 672 |
پیام | |
شماره پرونده/جلسه | |
گروه رای | |
نوع رای | |
نوع مرجع | |
شعبه | |
قاضی / قضات | |
تاریخ دادخواست | |
رای قطعی |