خانه » بر اساس نوع سند » آرای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور » رای وحدت رویه شماره 765 مورخ 1396/08/30 هیات عمومی دیوان عالی کشور
مقدمه
جلسه هیات عمومی دیوان عالی کشور در مورد پرونده وحدت رویه ردیف 96/42 راس ساعت 8:30 روز سهشنبه مورخ 1396/8/30 به ریاست حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای حسین کریمی رئیس دیوان عالی کشور و با حضور حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای محمد مصدق نماینده محترم دادستان کل کشور و شرکت آقایان روسا، مستشاران و اعضای معاون کلیه شعب دیوان عالیکشور، در سالن هیات عمومی تشکیل شد و پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکتکننده در خصوص مورد و استماع نظر دادستان محترم کل کشور، به ترتیب ذیل، به صدور رای وحدت رویه قضایی شماره 765 - 1396/08/30 منتهی گردید.
الف: گزارش پرونده
بر اساس دادنامههای صادر شده در پروندههای شماره 300723، 400694 و 800087 - شعب چهل و نهم، پنجاهم و چهل و چهارم دیوان عالی کشور، در مقام نحوه اجرای قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر مصوّب 1396/7/12 مجلس شورای اسلامی، راجع به شرایط اعمال مجازات اعدام مرتکبین جرائم مواد مخدر، رویه های متفاوت اتخاذ گردیده است که خلاصه امر به شرح ذیل گزارش میشود:
الف. به دلالت محتویات پرونده 300723 شعبه چهل و نهم دیوان عالی کشور، شعبه اول دادگاه انقلاب زنجان طی دادنامه 537 - 1396/5/4 بزهکاری آقای حمید … را در مورد نگهداری 55 گرم هروئین با خلوص 70%، به علاوه نگهداری 40 سانت شیشه محرز تشخیص و نامبرده را به استناد تبصره 1 بند 6 ماده 8 قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر به حبس ابد محکوم کرده است. پرونده بر اثر فرجامخواهی وکیل محکومٌعلیه به دیوان عالی کشور ارسال و به شعبه چهل و نهم ارجاع شده است و هیات محترم شعبه در تاریخ 1396/8/23 پس از قرائت گزارش، عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص مورد مشاوره نموده و طی دادنامه 965 چنین رای دادهاند:
«در خصوص فرجامخواهی آقای اسماعیل … به وکالت از آقای حمید … نسبت به دادنامه شماره 537 مورخ 1396/5/4 صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب زنجان در محکومیت وی به تحمل حبس ابد به اتهام حمل و نگهداری مجموعاً 40/55 گرم روانگردان با خلوص 70% با توجه به مجموع محتویات پرونده و لازمالاجراء گردیدن ماده واحده الحاق ماده 45 به قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و لزوم انطباق مجازات مقرر با قانون مذکور و مستنداً به بند ب از ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری ضمن نقض به شعبه صادرکننده رای ارجاع میگردد.»
ب. حسب محتویات پرونده 400694 شعبه پنجاهم دیوان عالی کشور، در تاریخ 1395/7/5 در بازرسی از منزل آقای افشین … مقدار 120 گرم ماده روانگردان از نوع شیشه و چهل عدد پایپ و یک دستگاه ترازوی توزین مواد مخدر کشف شده است. متهم در مراحل مختلف رسیدگی اجمالاً به ارتکاب بز ه انتسابی اقرار کرده و گفته است مواد و ادوات مکشوفه را شخصی به نام حسین به او داده تا نگهداری کند بعد از پایان رسیدگیهای مقدماتی و صدور قرار مجرمیت پرونده در شعبه سیام دادگاه انقلاب اسلامی تهران مطرح و به موجب دادنامه 203 - 1396/4/3 دربار ه وی به علت نگهداری 120 گرم شیشه و چهل عدد پایپ به استناد بند 6 ماده 8 از قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر و رعایت مواد 134 و 215 قانون مجازات اسلامی با پیشنهاد اعمال یک درجه تخفیف، حکم اعدام صادر گردیده و هیات محترم شعبه پنجاهم دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی فرجامی به موجب دادنامه 759 - 1396/8/23 چنین رای دادهاند:
«با توجه به تصویب ماده واحده قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر (ماده 45 الحاقی) مصوّب 1396 و مقررات ماده 10 قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392 که مقرر داشته: «… لیکن چنانچه پس از وقوع جرم، قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدام تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود و نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی موثر است …» و اینکه مقنّن در ماده 366 قانون آیین دادرسی مدنی فرجامی را تعریف نموده که همانا عبارت از انطباق رای با موازین شرعی و مقررات قانونی میباشد و با توجه به اینکه مراد از انطباق رای با قانون، همانا قانون حاکم در زمان رسیدگی فرجامی است که در مانحنفیه قانون حاکم به شرح بالا مبنی بر تخفیف است و قاعدتاً باید بر طبق قانون جدید رسیدگی به عمل آید از این رو مالاً با استناد به بند 4 از شق ب ماده 469 قانون دادرسی کیفری مصوّب 1392 با الحاقات و اصلاحات بعدی آن دادنامه فرجامخواسته نقض و رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض محول میگردد تا شعبه مرجعٌالیه مطابق قانون جدید تعیین مجازات نماید.»
ج. طبق محتویات پرونده 800087 شعبه چهل و چهارم دیوان عالی کشور، در شعبه چهارم بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب یزد دربار ه آقای الیاس … به اتهام حمل و نگهداری 50/26 گرم تفاله تریاک و قرار دادن 185 گرم هروئین و سی و سه گرم تفاله در منزل دیگری جهت متهم کردن غیر و دربار ه مادر زنِ وی خانم زهرا … به اتهام شرکت در نگهداری 50/26 گرم تفاله تریاک و 50/1 گرم تریاک قرار مجرمیت صادر شده و پس از موافقت دادستان، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه انقلاب اسلامی محل ارسال و در شعبه اول مورد رسیدگی قرار گرفته و طی دادنامه 1553 - 1395/11/19 بزهکاری آقای الیاس … را با توجه به دلایل موجود در پرونده، در حد نگهداری و حمل مواد فوق محرز دانسته، از جهت تفاله تریاک به پرداخت 15 میلیون ریال جزای نقدی و تحمل 74 ضربه شلاق و بابت نگهداری هروئین با دو درجه تخفیف به اعدام محکوم کرده و در مورد اتهام دیگر وی مبنی بر قرار دادن مواد مخدر در منزل دیگری حکم برائت صادر کرده است. آقای الیاس … در فرجه قانونی به حکم صادر شده اعتراض کرده و پرونده برای رسیدگی فرجامی به دیوان عالی کشور ارسال شده و به شعبه چهل و چهارم ارجاع گردیده و هیات محترم شعبه پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی دادیار محترم دادسرای دیوان عالی کشور به این شرح:
«در این وضعیت ماده الحاقی اخف به حال محکومٌعلیه است از موجبات تخفیف مجازات است که این امر ساز و کار قانونی دارد و قاضی اجرای احکام از دادگاه صادرکننده حکم تقاضای اعمال تخفیف میکند و دادگاه در حد قانون مبادرت به اعمال تخفیف میکند و این حکم واجد وصف قطعیت است. لکن اگر رای را نقض کنیم و به شعبه همعرض ارجاع کنیم. این امر موجب رسیدگی و طی تشریفات مجدد قانونی است و رای که صادر میشود طبعاً قابلیت فرجامخواهی را دارد و در نهایت موجب رسیدگیهایی است که وقت بسیاری از محاکم را میگیرد و زمانهای زیادی برای رسیدگی مجدد سپری میشود و سرمایههای مادی و معنوی بسیار مستهلک میشود در حالی که نیازی به این نقض نبوده است و موجب قانونی برای آن موجب ندارد و صرفاً با اعمال تخفیف توسط دادگاه صادرکننده حکم از امور پیش گفته پیشگیری میشود و محکومٌعلیه به حق قانونی خود میرسد. النهایه رای صادره مطابق قانونی و رعایت تشریفات قانونی صادر و به استناد بند الف از ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری نظر به ابرام آن را دارم.- ضمناً قاضی محترم اجرای احکام در اجرای ماده 1 قانون مجازات اسلامی وفق بند ب از این ماده اقدام خواهد کرد.»
در خصوص دادنامه فرجامخواسته مشاوره نموده چنین رای دادهاند:
«این پرونده در روز 1396/8/23 یعنی پس از لازمالاجراء شدن قانون «الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر، مصوّب 1396/7/26 رسیدگی میشود این قانون در مورد حکم اعدام و حبس ابد با احراز شرایطی اخّف و مساعدتر به حال مرتکب است، ولی بنا به دلایل ذیل تکلیفی برای دیوان ایجاد نمیکند و به آرایی که قبل از لازمالاجراء شدن این قانون صادر شده است دیوان عالی کشور مطابق قوانین حاکم در زمان صدور حکم باید رسیدگی کند. 1- مطابق ماده 10 قانون مجازات اسلامی، مجازات باید به موجب قانونی باشد که قبل از وقوع جرم مقرر شده است این امر کلی است و مرتکب هیچ رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل را نمیتوان به موجب قانون موخر به مجازات یا اقدامات تامینی محکوم کرد مطابق ماده 4 قانون مدنی نیز اثر قانون نسبت به آتیه است و نسبت به ماقبل خود اثر ندارد مگر آنکه در خود قانون مقررات خاصی نسبت به این موضوع اتخاذ شده باشد تنها استثناء از این موضوع وقتی است مجازات جرمی به موجب قانون موخر تخفیف یابد یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب باشد که در این مورد نسبت به مجازات تعیینی موثر است، ولی این امر مجوز نقض دیوان نیست چون اولاً: اعمال تخفیف موضوع ماده 10 قانون مجازات اسلامی نیاز به نقض حکم ندارد و نسبت به احکام قطعی لازمالاجراء نیز قابل اعمال است، از طریق دادگاه صادرکننده حکم. ثانیاً: دیوان عالی کشور فقط نسبت به آنچه مورد فرجامخواهی واقع و نسبت به آن رای صادر شده است رسیدگی میکند (ماده 435 ق.آ. د. ک) و در مانحنفیه اعمال تخفیف از فرجام خواهی خروج موضوعی دارد. ثالثاً منظور از تاثیر مذکور در ماده 10 قانون مجازات اسلامی مربوط به مرحله رسیدگی بدوی است و به علاوه منظور، نقض دادنامه نیست، بلکه اصلاح آن در چهارچوب ماده 10 مذکور است. رابعاً: این رای در زمان صدور صحیحاً صادر شده است و مطابق قانون بوده است. ادله استنادی اعتبار لازم را داشته، مخالف قانون نبوده و دادگاه صادرکننده نیز صالح بوده است و موجبی برای نقض وجود ندارد. خامساً: اصلاح مذکور در ماده 10 قانون مجازات اسلامی از نوع اصلاح رای است به صراحت همان ماده مستلزم نقض نیست و سادساً: نقض دیوان مستلزم ارجاع به شعبه همعرض و رسیدگی ماهوی است هیچ مجوزی برای نقض در این پرونده به استناد قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر به جز ماده 10 قانون مجازات اسلامی قابل استناد و تمسک نیست و ماده 10 مجوز نقض نمیتواند باشد. چون ماده 10 قانون مجازات اسلامی در مقام تخفیف و تاسیس حقوقی فوقالعاده است که فقط با رعایت چهارچوب همان ماده از طریق ارسال پرونده به دادگاه صادرکننده حکم و با اصلاح رای قابل اعمال است بدون ورود در رسیدگی ماهوی و نقض رای صادره به استناد قانون جدید علاوه بر اینکه مجوز ندارد و مخالف ماده 9 قانون آیین دادرسی مدنی است که مقرر میدارد: آرای صادره از حیث قابلیت اعتراض و فرجام تابع قوانین مجری در زمان صدور آنان میباشد دارای تبعات ذیل است: نقض دیوان باید به موجب قانون باشد مجوزهای نقض مطابق بند ب ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری عبارتند از مخالف قانون حاکم در زمان صدور رای بودن، عدم توجه به ادله، عدم رعایت تشریفات مهم، عدم صلاحیت دادگاه صادرکننده حکم، وجود نقص تحقیقات که هیچ یک در مانحنفیه صادق نیست پس نقض ادعایی باید مستند به بند 4 شق ب ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری باشد که قابل قبول هم نیست رای را نقض کنیم باید پرونده به شعبه همعرض ارجاع شود شعبه همعرض باید به پرونده به طور کامل با رعایت کلیه تشریفات یعنی تعیین وقت دعوت اصحاب دعوی تشکیل جلسه رسمی، استماع دفاعیات متهم و وکلای وی رسیدگی نماید این امر امکان تغییر رای صادره قبلی را به طور کامل فراهم میکند در حالی که رای قبلی از هر جهت تمام بوده است، موجب اطاله دادرسی میشود خلاف نظر و مراد مقنن است و این رای صادره از شعبه همعرض قابل فرجامخواهی خواهد بود لاجرم باید به مرجع فرجامی ارسال شود و چه پیامدهای ناگوار دیگری که بر آن بار نمیشود و دستگاه قضایی را درگیر بار سنگینی خواهد کرد به علاوه مطابق ماده 10 قانون مجازات اسلامی اعمال تخفیف مذکور در آن ماده از اختیارات شعبه صادرکننده حکم است و از اختیارات شعبه همعرض نیست بنا به آنچه یاد شده چون رای از دادگاهی صالح با رعایت تشریفات قانونی با توجه به ادله و دفاعیات متهم مطابق قانون حاکم در زمان صدور رای صادر شده و نقص تحقیقاتی هم وجود ندارد مطابق بند الف ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری رای موصوف در مورد آقای الیاس … عیناً تایید و ابرام میگردد و به اجرای احکام مربوط جهت اعمال ماده 10 قانون مجازات اسلامی تذکر داده میشود این رای قطعی است. »
با توجه به مراتب مذکور در فوق چون از شعب مختلف دیوان عالی کشور با اختلاف استنباط از قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر مصوّب 1396 رویههای مختلفی اتخاذ شده است و شعبه چهل و نهم دادنامه معترضٌعنه را به استناد بند ب ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری نقض و پرونده را برای رسیدگی و صدور حکم به دادگاه صادرکننده اعاده کرده است، ولی شعبه پنجاهم در نظیر مورد، پس از نقض حکم پرونده را به شعبه همعرض ارجاع کرده و شعبه چهل و چهارم نیز رای فرجامخواسته را با توجه به مقررات حاکم در زمان رسیدگی و صدور حکم، صحیح و قانونی تشخیص و ابرام کرده و به اجرای احکام کیفری مربوط، راجع به اعمال ماده واحده اخیرالتصویب در راستای ماده 10 قانون مجازات اسلامی تذکر داده است، لذا با استناد به ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری طرح موضوع را برای صدور رای وحدت رویه قضایی تقاضا دارد.
حسین مختاری - معاون قضایی دیوان عالی کشور
ب: نظریه دادستان کل کشور
«موضوع پرونده عبارت است از استنباطهای مختلف از ماده 10 قانون مجازات اسلامی مصوّب 1392 که با تصویب قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر مصوّب 12 /7/1396 که این قانون مساعد به حال متهمان میباشد و باید در حق محکومانی که به مجازات اعدام یا حبس ابد محکوم شدهاند و پرونده آنها در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور مطرح رسیدگی است، اعمال گردد با این توضیح که:
الف. شعبه چهل و نهم دیوان عالی کشور در فرض مرقوم، دادنامه شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی زنجان را که بر محکومیت مرتکب به حبس ابد صادر شده است به استناد بند ب ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری نقض و به شعبه صادرکننده رای ارجاع نموده است.
ب. شعبه پنجاهم دیوان عالی کشور در پرونده مشابه در همان فرض، به استناد بند 4 از شق ب ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری، دادنامه فرجامخواسته را نقض و جهت رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض ارجاع کرده است تا شعبه مرجوعالیه مطابق قانون جدید تعیین مجازات نماید.
پ. شعبه چهل و چهارم دیوان عالی کشور در پرونده مشابه در همان فرض، مقرر کرده است: … این قانون (قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر) در مورد حکم اعدام و حبس ابد با احراز شرایطی اخف و مساعدتر به حال مرتکب است، ولی بنا به دلایل ذیل، تکلیفی برای دیوان ایجاد نمیکند و به آرایی که قبل از لازمالاجراء شدن این قانون صادر شده است، دیوان عالی کشور مطابق قوانین حاکم در زمان صدور حکم باید رسیدگی کند. در نتیجه دادنامه صادره از دادگاه انقلاب اسلامی را مبنی بر محکومیت مرتکب به مجازات اعدام عیناً تایید و ابرام نموده و به قاضی اجرای احکام تذکر داده است که در اجرای ماده 10 قانون مجازات اسلامی وفق بند ب آن ماده اقدام نماید. به نظر میرسد از میان استنباط های مختلف از ماده 10 قانون مجازات اسلامی و نیز ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری مصوّب 1392 استنباط شعبه پنجاهم دیوان عالی کشور اقرب به صواب است زیرا ماده 10 قانون مجازات اسلامی که در مقام بیان موضوع «عطف به ماسبق نشدن قوانین جزایی است» تکلیف همه پروندهها را اعم از آنکه در فرایند رسیدگی بوده یا منتهی به صدور حکم قطعی شده باشد به صورت شفاف و روشن بیان کرده است. این ماده مقرر میدارد: … چنانچه پس از وقوع جرم، قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب وضع شود … هر گاه به موجب قانون سابق، حکم قطعی لازمالاجراء صادر شده باشد به ترتیب ذیل عمل میشود: … این قسمت از ماده مربوط به پرونده هایی است که منتهی به محکومیت قطعی لازمالاجراء گردیده و پرونده در مرحله اجرای حکم میباشد که این موضوع فعلاً موضوع اختلاف نظر بین شعب مذکور نیست. آنچه که مورد اختلاف بین سه شعبه دیوان عالی کشور میباشد مربوط به پروندههایی است که هنگام تصویب قانون لاحق که مساعد به حال متهم میباشد، در مرحله فرجامخواهی در شعب دیوان عالی کشور مطرح رسیدگی میباشد که در این خصوص ماده 10 قانون مجازات اسلامی به صراحت مقرر میدارد: «… چنانچه پس از وقوع جرم، قانونی مبنی بر تخفیف … یا از جهاتی مساعدتی به حال مرتکب وضع شود نسبت به جرایم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی، موثر است…» یعنی در این فرض که پرونده منتهی به صدور حکم قطعی نشده است دادگاهی که پرونده در آن دادگاه مطرح رسیدگی باشد مکلف است بر اساس قانون جدید تعیین مجازات نماید اعم از اینکه پرونده در مرحله صدور حکم در دادگاه بدوی باشد یا در مرحله تجدید و یا در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور مطرح رسیدگی باشد. بنابراین دیوان عالی کشور در فرض مرقوم مکلف است با رعایت قانون جدید که مساعد به حال متهم است فرایند رسیدگی مد نظر داشته باشد. در نتیجه باید بر اساس بند 4 از بند ب ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری، دادنامه صادره را نقض و جهت رسیدگی مجدد بر اساس قانون جدید به شعبه همعرض ارجاع نماید و در این فرض به نظر میرسد که صحیح نیست پرونده را پس از نقض به شعبه صادرکننده رای ارجاع نماید زیرا ارجاع پرونده به شعبه صادر کننده رای بر اساس بند 2 از بند ب ماده 469 صرفاً در دو صورت تجویز شده است. 1. رای صادره از نوع قرار باشد. 2. حکمی باشد که به علت نقض تحقیقات نقض شده باشد و موضوع این پرونده مشمول هیچکدام از دو صورت فوق نمیباشد. بنابراین با توجه به مراتب فوق با نظر شعبه پنجاهم دیوان عالی کشور موافق هستم. البته اگر شعبه دیوان عالی کشور، پرونده را نه به علت اصلاح رای از بابت تصویب قانون اخف بلکه به علت نقص تحقیقات و ضرورت تکمیل آن نقض کند و به شعبه صادر کننده رای ارجاع نماید. اصلاح رای در این مرحله توسط دادگاه بدوی نیز بر اساس قانون جدید بلامانع است.»
رای وحدت رویه شماره 765 - 1396/08/30 هیات عمومی دیوان عالی کشور
مستفاد از مقررات ماده 10 قانون مجازات اسلامی مصوّب سال هزار و سیصد و نود و دو، چنانچه پس از وقوع جرم، قانونی مبنی بر تخفیف یا عدم اجرای مجازات یا اقدامات تامینی و تربیتی یا از جهاتی مساعدتر به حال مرتکب، وضع شود، نسبت به جرائم سابق بر وضع آن قانون تا صدور حکم قطعی موثر خواهد شد و چون مقررات ماده واحده قانون الحاق یک ماده به قانون مبارزه با مواد مخدر، مصوّب 1396/7/12 از حیث شرایط محکومیت مرتکبین جرائم مواد مخدر به مجازات اعدام، نسبت به مقررات سابق، این قانون به حال مرتکب مساعدتر است لذا در مقام رسیدگی به فرجامخواهی کسانی که مطابق مقررات قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر مصوّب 1376 به مجازات اعدام محکوم شدهاند، دادنامه معترضٌعنه به استناد شق 4 بند «ب» ماده 469 قانون آیین دادرسی کیفری نقض و پرونده جهت رسیدگی و صدور حکم با لحاظ شرایط قانونی اخیرالتصویب، به شعبه همعرض دادگاه صادرکننده رای منقوض ارجاع خواهد شد. بر این اساس رای شعبه پنجاهم دیوان عالی کشور در حدی که با این نظر انطباق دارد صحیح و قانونی تشخیص میگردد. این رای مطابق ماده 471 قانون آیین دادرسی کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور، دادگاهها و سایر مراجع اعم از قضایی و غیر قضایی لازمالاتباع است.
هیات عمومی دیوان عالی کشور
عنوان | توضیح |
---|---|
تاریخ تصویب / صدور | ۱۳۹۶/۰۸/۲۹ |
تاریخ آخرین اصلاحیه | |
شماره ماده/رای/نظریه/نشست | 765 |
پیام | |
شماره پرونده/جلسه | |
گروه رای | |
نوع رای | |
نوع مرجع | |
شعبه | |
قاضی / قضات | |
تاریخ دادخواست | |
رای قطعی |